کتاب: دروغهای کوچک بزرگ
نویسنده: لیان موریارتی
مترجم: سحر حسابی
موضوع: داستان خارجی (استرالیایی)
انتشارات: نشر آموت
این داستان به شیوۀ دانای کل و حول محور زندگی سه زن به نامهای مادلین، جین و سلست» که فرزندانشان در یک مدرسه تحصیل میکنند روایت میشود. قرار دادن این داستان جذاب در یک دستهبندی موضوعی کار دشواری است؛ چرا که هم قالب یک داستان جنایی را دارد، هم اجتماعی و هم روانشناسی.
موریارتی در این کتاب انواع ارتباطات انسانی، تیپهای شخصیتی و واکنشهای مختلف به وقایع یکسان را به نمایش میگذارد. همچنین با انتخاب فرم معماگونه برای داستان، بسیار ماهرانه ذهن خواننده را درگیر میکند و قدم به قدم او را در مسیر داستان پیش میبرد بدون آنکه ذرهای خستگی یا ددگی در او به وجود آورده باشد.
گزیدهای از داستان:
جلو کافه یک در شیشهای بزرگ بود و صندلیها به شکلی چیده شده بودند که مشتریها رو به ساحل بنشینند. گویی روی صندلی مینشینی تا اجرای نمایشی از دریا را مشاهده کنی. جین به اطراف نگاه کرد و متوجه شد که دوباره همان حس نیتی پس از قرار گرفتن در محیطی جدید و خوب سراغش آمده است. هیچوقت نمیتوانست حس خود را بیان کند و همیشه با خود میگفت: ای کاش اینجا بودم!» این کافه ساحلی بسیار عالی بود، خیلی دلش میخواست اینجا باشد. الان هم اینجا بود، پس چرا آرزو میکرد اینجا باشد. بیمعنی است!
جین، چی برات بگیرم؟» مادلین این را گفت. میخوام برات قهوه و یه هدیه بخرم برای تشکر.».
درباره این سایت