کتاب: رفاقت به سبک تانک
نویسنده: داوود امیریان
موضوع: خاطرات دفاع مقدس- طنز
انتشارات: سوره مهر
کتاب حاضر مجموعهای از خاطرات کوتاه طنز جبهه است که توسط امیریان و برای گروه سنی نوجوان گردآوری شده است. او در مقدمه آورده است: .به پستوی ذهنم رجوع کردم و بعد به سراغ کتابها رفتم. از دیدهها و تجربیاتم و بعد با گوشهچشمی به خاطرات رزمندگان دیگر، این کتاب به تنور چاپ فرستاده شد.»
نقطه قوت کتاب، (با اقتباس از همین کتاب) نشان دادن شیطنتها و بازیگوشیهای نوجوانانی است که از خانه و آسایش خود گذشتهاند و اینک جبهه را خانه خود یافتهاند. و نقطه ضعف کتاب، همگن نبودن سبک نگارش آن است، بهگونهای که مشخص نمیشود رسمی است یا غیررسمی یا محاورهای! و بهتر بود با توجه به مخاطب سنی این کتاب، توجه بیشتری به این موضوع میشد.
گزیدهای از کتاب:
پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگر دنبال ایشان نمیگردید؟» همگی با هم گفتیم: چی؟ این عزیزه!؟» رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیبهای سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصهدار گفت: خاک تو سرتان. حالا مرا نمیشناسید؟» یکهو همه زدیم زیر خنده. گفتم: تو چرا اینطور شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که این قدر دستک دمبک نمیخواد!» عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم آمد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!» بچهها خندیدند. آنقدر به عزیز اصرار کردیم تا ماجرای بعد از مجروحیتش را تعریف کرد.
کتاب ,خوردن ,سر ,خاطرات ,عزیز ,سبک ,بود با ,و گفت ,است که ,و بعد ,رفاقت به
درباره این سایت