محل تبلیغات شما

#کتاب ؛ یار خوش بیان




کتاب:
روزهای بعد از این.

شاعر: لیلا مهذب
موضوع: شعر (غزل)
انتشارات: فصل پنجم


این مجموعه، شامل 38 غزل عاشقانه است که در سال 98 منتشر گردید. استفاده بجا و ماهرانه از تشبیهات و تصویرسازی‌های بسیار در این اشعار، خواننده را به درک هرچه بیشتر احساسات شاعر نزدیک‌تر می‌کند.

غزل شماره 13

حالا که بخشیدی به شعرم ردّپایت را
دارم تنفّس می‌کنم هر دم هوایت را

در بند کردی باز آب و خاک و آتش را
تا دست باد انداختی موی رهایت را

عمری تو را در شعرهایم آرزو کردم
لبخندهایت را، دلت را، چشم‌هایت را!

با بودنت این روزها حال خوشی دارم
انگار در غربت ببینی آشنایت را

دریای ناآرام من آسوده‌خاطر باش!
این قطره‌ها هرگز نمی‌گیرند جایت را

آشفتگی‌های دلت را پشت در بگذار
بنشین کنار من؛ بنوش آسوده چای‌ات را


کتاب‌:
دروغهای کوچک بزرگ

نویسنده: لیان موریارتی
مترجم: سحر حسابی
موضوع: داستان‌ خارجی (استرالیایی)
انتشارات: نشر آموت


این داستان به شیوۀ دانای کل و حول محور زندگی سه زن به نامهای مادلین، جین و سلست» که فرزندانشان در یک مدرسه تحصیل می‌کنند روایت می‌شود. قرار دادن این داستان جذاب در یک دسته‌بندی موضوعی کار دشواری است؛ چرا که هم قالب یک داستان جنایی را دارد، هم اجتماعی و هم روانشناسی.
موریارتی در این کتاب انواع ارتباطات انسانی، تیپ‌های شخصیتی و واکنش‌های مختلف به وقایع یکسان را به نمایش می‌گذارد. همچنین با انتخاب فرم معماگونه برای داستان، بسیار ماهرانه ذهن خواننده را درگیر می‌کند و قدم به قدم او را در مسیر داستان پیش می‌برد بدون آن‌که ذره‌ای خستگی یا ددگی در او به وجود آورده باشد.

گزیده‌ای از داستان:
جلو کافه یک در شیشه‌ای بزرگ بود و صندلی‌ها به شکلی چیده شده بودند که مشتری‌ها رو به ساحل بنشینند. گویی روی صندلی می‌نشینی تا اجرای نمایشی از دریا را مشاهده کنی. جین به اطراف نگاه کرد و متوجه شد که دوباره همان حس نیتی پس از قرار گرفتن در محیطی جدید و خوب سراغش آمده است. هیچ‌وقت نمی‌توانست حس خود را بیان کند و همیشه با خود می‌گفت: ای کاش این‌جا بودم!» این کافه ساحلی بسیار عالی بود، خیلی دلش می‌خواست این‌جا باشد. الان هم این‌جا بود، پس چرا آرزو می‌کرد این‌جا باشد. بی‌معنی است!
جین، چی برات بگیرم؟» مادلین این را گفت. می‌خوام برات قهوه و یه هدیه بخرم برای تشکر.».


کتاب‌:
گل‌هایی به یاد الجرنون

نویسنده: دَنیِل کِیز
مترجم: مهرداد بازیاری
موضوع: داستان‌ خارجی (آمریکایی)
انتشارات: معین


دنیل کیز، در سال 1959 داستان کوتاهی به نام دسته‌گلی برای الجرنون» نوشت. این اثر چنان مورد استقبال قرار گرفت که نویسنده ترغیب شد تا رمان آن را نیز منتشر کند؛ داستان بلند گل‌هایی برای الجرنون» در سال 1966 منتشر گردید و در ردیف پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفت و جوایز متعددی را از آن خود کرد.
این داستان جذاب، مجموعه‌ای از یادداشت‌های مردی به نام "چارلی" است که یک عمل جراحی آزمایشی روی مغزش انجام شده است تا بهرۀ هوشی‌اش افزایش یابد. او مم به نوشتن گزارش‌های روزانه است تا روند تحقیقات و پیشرفت‌اش مورد بررسی قرار گیرد.

گزیده‌ای از متن داستان:
. چند وقت بعد یه سری مرد با روپوش‌های سفید من رو به یه قسمت دیگه‌ی بیمارستان بردند و بهم یه بازی دادند تا بازی کنم. مسل یه مسابقه با یه موش سفید بود. اون‌ها موش رو الجرنون سدا می‌کردند. الجرنون توی یه جعبه با یه آلمه دیوارهای پرپیچ و تاب بود و اون‌ها به من یه مداد و یه کاقز پر از مستطیل و خط دادند. یه ترفش نوشته بود آغاز و یه ترف دیگه‌اش نوشته بود پایان. اون‌ها گفتند که این هزارت ست و من و الجرنون هزارتای مشابهی رو باید انجام بدیم. من نفهمیدم چه‌تور ممکنه ما هزارتای مشابهی داشته باشیم در هالیکه الجرنون یه جعبه داشت و من یه کاقز ولی چیزی نگفتم. به هرهال وقتی هم نبود که چیزی بگم چون مسابقه شروع شد.»


کتاب‌: روانشناسی نقاشی کودکان
مؤلف: فرشته گودرزی
موضوع: آموزشی - روانشناسی
انتشارات: نخبگان


کتاب حاضر یک کتاب حرفه‌ای و تخصصی نیست، اما به صورت مقدماتی و به اختصار به خانواده‌ها، مربیان پیش‌دبستانی و آموزگاران دوره ابتدایی و تمام کسانی که با کودکان سروکار دارند، کمک می‌کند تا از طریق تفسیر نقاشی کودک، با دنیای درونی او بیشتر آشنا شوند. این کتاب شامل مواردی چون معرفی فواید نقاشی، شناخت و تفسیر رنگ‌ها، نمادها، خطوط، اندازه‌ها و. در نقاشی کودکان می‌باشد.

گزیده‌ای از متن:
در بیشتر موارد اولین کسی که کودک در نقاشی‌هایش شکل او را می‌کشد، مهم‌ترین فرد از لحاظ عشق و علاقه یا ترس و دلهره در زندگی اوست. شکل اول معمولاً همان کسی است که ذهن کودک را بیشتر از دیگران به خود مشغول کرده است. کودکان این شکل را با دقت زیاد و رعایت جزئیات بیشتری ترسیم می‌کنند و برعکس، کم‌اهمیت‌ترین فرد برای کودک یا اصلاً نقاشی نمی‌شود یا کوچک‌تر و دورتر از همه و با کمترین جزئیات ممکن نقاشی می‌شود. اگر کودک تصویر خودش را در نقاشی‌های خانوادگی نکشد، نشانه عدم احساس راحتی‌اش در خانواده است.»


کتاب‌:
مردی در تبعید ابدی

نویسنده: نادر ابراهیمی
موضوع: داستان ایرانی - تاریخی
انتشارات: روزبهان


نخستین چاپ این کتاب توسط انتشارات فکر روز» به بازار عرضه شد. داستان براساس زندگی ملّامحمّد صدر قوامی شیرازی، صدرالمتألّهین، نوشته شده است.
نادر ابراهیمی با نثری بسیار زیبا و اغلب آهنگین، داستان را از نوجوانی تا دوران تبعید ملّاصدرا، روایت می‌کند و به وضوح مشخص است که مطالعات دقیقی در سرگذشت و نوشته‌های صدرالمتألّهین داشته است. او در این داستان ملّاصدرا را جوانی بسیار دانا و البته حاضر‌جواب و بی‌پروا به تصویر می‌کشد. زمان، در این داستان به طور کلی روندی خطی و منظم دارد اما برگشت‌های گاه‌به‌گاه به گذشته، بر جذابیت داستان افزوده است.

گزیده‌ای از داستان:
محمّد، ناگهان، بانگ برداشت: پدر! لااقل بگو که برای هیچ‌یک از سخنانم، پاسخی نداری، و به همین علّت، آنها را، تا زمانِ یافتنِ پاسخ، می‌پذیری.»
-نَع! من بزرگی را دارم که از او می‌پرسم، از او می‌پذیرم، و از او تقلید می‌کنم. من فریب هر آموزگارِ ریاکار را نمی‌خورم.
محمّد، از اتاق خود بیرون می‌جهد: پدر! تقلید، در صورتی تقلید است که مُقلّد، انسانی بالنّسبه فرهیخته و صاحب‌رأی باشد. مُقلّد باید که خود قدرتِ تشخیصِ خوب از بد، درست از نادرست، راه از بیراه را داشته باشد؛ امّا گرفتارِ شکّ میان این و آن باشد. مُقلّد، برای آن تقلید نمی‌کند که بارِ مسئولیت را از گُرده‌ی خود بردارد و بر دوشِ اهل فضل بگذارد. مُقلّدِ مغلوب، تقلید را هم بی‌قدر می‌کند پدر.»


کتاب:
پسران دوزخ: فرزندان قابیل

نویسنده: مجید پورولی کلشتری
موضوع: داستان ایرانی - مذهبی
انتشارات: عهد مانا


راوی این داستان زنی است عراقی به نام امّ‌جمیل» که مأمور کشتن فاطمه» به جرم شیعه بودن است. قسمت اعظم داستان، مناظرات فاطمه و امّ‌جمیل است، مناظره‌ی دو مسلمان که دو مذهب متفاوت دارند. شیوه‌ی داستان‌پردازی به نحوی‌ است که مخاطب را با خود همراه می‌کند و در عین حال به تفکر وامی‌دارد.
این کتاب برای افرادی که به مطالعات مذهبی علاقمند هستند کتاب بسیار جذابی خواهد بود.

گزیده‌ای از کتاب:
. شاید این زرنگی خالد بود که چنین روزی را پیش‌تر توی حرف‌هایش زمینه‌چینی کرده بود. همیشه از یک امتحان بزرگ حرف می‌زد. می‌گفت خداوند ایمان همۀ آدم‌ها را روزی از روزهای زندگی‌شان امتحان خواهد کرد و انگار امتحان ایمان من نیز فرارسیده بود. فردا صبح. پیش از طلوع آفتاب! شاید اگر همان روز پیشنهادش را رد می‌کردم، الان خیلی ساده همه چیز تمام شده بود و من اینجا توی باغ هابیل نبودم. اما یک جملۀ خالد هنوز توی گوشم مانده: خوب گوش‌هایت را باز کن امّ‌جمیل، شاید این آخرین فرصت برای پروانه شدنِ تو باشد!»
می‌دانستم پیش از آنکه بخواهم فاطمه را بکشم باید ابتدا چیز بزرگ‌تری را در درون خودم می‌کشتم! چیزی بسیار قوی‌تر و سخت‌تر!.


کتاب:
رفاقت به سبک تانک

نویسنده: داوود امیریان
موضوع: خاطرات دفاع مقدس- طنز
انتشارات: سوره مهر

کتاب حاضر مجموعه‌ای از خاطرات کوتاه طنز جبهه است که توسط امیریان و برای گروه سنی نوجوان گردآوری شده است. او در مقدمه آورده است: .به پستوی ذهنم رجوع کردم و بعد به سراغ کتابها رفتم. از دیده‌ها و تجربیاتم و بعد با گوشه‌چشمی به خاطرات رزمندگان دیگر، این کتاب به تنور چاپ فرستاده شد.»
نقطه قوت کتاب، (با اقتباس از همین کتاب) نشان دادن شیطنت‌ها و بازیگوشی‌های نوجوانانی است که از خانه و آسایش خود گذشته‌اند و اینک جبهه را خانه خود یافته‌اند. و نقطه ضعف کتاب، همگن نبودن سبک نگارش آن است، به‌گونه‌ای که مشخص نمی‌شود رسمی است یا غیررسمی یا محاوره‌ای! و بهتر بود با توجه به مخاطب سنی این کتاب، توجه بیشتری به این موضوع می‌شد.

گزیده‌ای از کتاب:
پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگر دنبال ایشان نمی‌گردید؟» همگی با هم گفتیم: چی؟ این عزیزه!؟» رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیب‌های سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه‌دار گفت: خاک تو سرتان. حالا مرا نمی‌شناسید؟» یک‌هو همه زدیم زیر خنده. گفتم: تو چرا این‌طور شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که این قدر دستک دمبک نمی‌خواد!» عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم آمد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!» بچه‌ها خندیدند. آن‌قدر به عزیز اصرار کردیم تا ماجرای بعد از مجروحیتش را تعریف کرد.


کتاب‌:
مادربزرگ سلام می‌رساند و می‌گوید متأسف است

نویسنده: فردریک بکمن
مترجم: حسین تهرانی
موضوع: داستان‌ خارجی (سوئدی)
انتشارات: کتاب کوله‌پشتی


بکمن که با انتشار اولین کتابش، مردی به‌نام اوه»، با اقبال عمومی گسترده‌ای روبه‌رو شد، پس از سه سال (2015) کتاب حاضر را منتشر نمود. شیوه روایت به صورت دانای کل و قهرمان داستان، دختری 8 ساله‌ به نام "السا" است که به تازگی قهرمان زندگی‌اش، یعنی مادربزرگ، را از دست داده است.
بکمن در این کتاب تیپ‌های شخصیتی متنوعی را خلق کرده که گاه نقطه مقابل یکدیگر هستند؛ سپس با صبر و حوصله‌ و به تدریج پرده از گذشته‌ی این شخصیت‌ها برمی‌دارد. از این نظر کتاب حاوی اطلاعات روانشناسی ارزشمندی است. همچنین این کتاب حاوی موقعیت‌های طنز بسیار است و شوخی‌های کلامی و بازی با لغات در آن به وفور دیده می‌شود. لازم به ذکر است مترجم نیز به خوبی از عهده‌ی برگرداندن آن‌ها به معادل‌های فارسی برآمده است، لذا با ترجمه‌ی روان و قابل‌قبولی مواجه هستیم.

گزیده‌ای از داستان:
مادربزرگ ضربه‌ای به سنگ‌ریزه‌ها می‌زند و سینه‌اش را صاف می‌کند.
خب. خودت که خوب می‌دونی، تو تنها نوه‌ی منی. نمی‌خواستم امروز رو به خاطر اتفاقی که برای شالت افتاد، به خاطر بسپری، با خودم فکر کردم، بهتر اینه که هر وقت یاد امروز افتادی، یاد مادربزرگ بیفتی که از حصار باغ‌وحش بالا رفت.»
السا نیشخند می‌زند: و از بیمارستان فرار کرد.»
مادربزرگ لبخند می‌زند: و از بیمارستان فرار کرد.»
السا می‌گوید: و به سمت پلیس‌ها تاپاله پرت کرد.»
مادربزرگ از خودش دفاع می‌کند: ولی اون خاک بود! حداقل قسمت زیادی از اون، خاک بود.»
السا اعتراف می‌کند: تغییر خاطرات، یه ابرنیروست.»
مادربرزگ شانه‌هایش را بالا می‌اندازد.
اگه آدم نمی‌تونه چیز بدی رو از ذهنش پاک کنه، باید روی اون چیزهای خوبِ زیادی بپاشه.»


کتاب‌:
سرزمین ققنوس
(سفر به کره جنوبی)
نویسنده: پونه ندایی
موضوع: سفرنامه

انتشارات: امرود


پونه ندایی در این کتاب خاطرات چندین سفری که به کره جنوبی داشته را گردآوری کرده است. او در مقدمه چنین نوشته: این عنوان را انتخاب کردم، زیرا کره‌ای ها پس از تجربه جنگ و ویرانی، زمانی که بسیاری از مکان‌ها و در مواردی درختانشان آتش گرفته و سوخته بود، باز از خاکستر خود برخاستند و جان گرفتند. آن‌‌ها کره را دوباره ساختند. سابقه تاریخی کره نشان می‌دهد که ققنوس در این سرزمین لانه دارد و هر بار که آتش بگیرد باز زنده خواهد شد.»
کتاب به طور کلی شامل خاطرات و مشاهدات نگارنده در سفر به شهرها و روستاهای کره، بازدید از موزه‌ها و معابد، معرفی آداب و رسوم مردمان کره و مصاحبه‌های نگارنده با افراد سرشناس کره‌ای (اعم از وزیر، شاعر، ناشر، حکیم، هنرپیشه، ورزشکار و.) بوده و یکی از جذابیت‌های آن، داشتن عکس‌های زیبا و رنگی فراوان است.

گزیده‌ای از متن کتاب:
.رستوران گیاهی (Vegetarian Resturant). بهتر از این نمی‌شد. با اشتیاق به داخل رستوران رفتم. در ورودی آن قفسه کوچکی از تبلیغ خانمی که استاد معنوی بود به چشم می‌خورد. کفش‌ها را باید درمی‌آوردم و در کمد می‌گذاشتم. محیط رستوران بسیار ساده و آرام بود. نه هیاهوی موزیک‌های غربی و نه حتی آرامش موزیک‌های کره‌ای بود. میزهای کوتاهی با فاصله‌های مناسب از یکدیگر در کنار دیوارها چیده شده بودند. تشکچه کوچکی را از زیر میز بیرون آوردم. زیر شیشه میز نوشته‌های کره‌ای در کنار تک‌گل‌های مصنوعی دیده می‌شد. بعداً که با یک دوست کره‌ای به همین رستوران آمدم گفت این نوشته‌ها جملاتی درباره تزکیه، آگاهی و ایمان است.»


کتاب:
راز درّه‌ی فانوس‌ها

نویسنده: عبدالمجید نجفی
موضوع: رمان نوجوان
انتشارات: قدیانی

داستان این کتاب از زبان نوجوانی از خطه‌ی آذربایجان روایت می‌شود. نوجوانی شهری که تابستان خود را در روستا گذرانده و از آن‌چه دیده و دوستانی که پیدا کرده، می‌نویسد. یکی از جذابیت‌های این داستان، خوب دیدن و نشان دادن زیبایی‌های طبیعت و جزئیات زندگی روستایی است. در بخشی از کتاب، وقایع از زبان حیواناتِ داستان روایت می‌شود که با ایجاد تنوع و تغییر زاویه دید، جذابیت داستان را بیشتر می‌کند.


گزیده‌ای از داستان:
- چه جور جاییه فانیس‌لی؟
یحیی دست از چیدن تمشک برداشت:
- اگه بگم زیباترین جای همه‌ی منطقه‌اس، باور نمی‌کنی! تا دلت بخواد، شقایق هس. اصلاً به همین خاطر می‌گن فانیس‌لی. انگار هزاران فانوس با شعله‌های قرمز روشن کردن. بیخ سنگ‌ها هم کاکوتی هس. اگه بریم اونجا، کوله‌ات رو پر کاکوتی می‌کنیم. فقط.
خیره ماندم به چهره‌ی آفتاب‌سوخته‌اش. پاپاق را برداشت. به نظر می‌آمد به فکر فرو رفته بود.
- چی شده یحیی؟!
- هیچی. فقط ببین! نباید خیلی تو دل دره پیش بریم!
- چرا؟.»


کتاب‌:
و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می‌شود

نویسنده: فردریک بکمن
مترجم: الهام رعایی
موضوع: داستان‌ خارجی (سوئدی)
انتشارات: نشر نون


این داستان هم مانند اغلب داستان‌های بکمن، از تعامل یک کودک و یک سالمند شکل گرفته است. بکمن در این رمان کوتاه نیز در پی ساختارشکنی است و مخاطب را به آزاداندیشی و خروج از قالب‌های یک‌شکل انسانی، دعوت می‌کند.

گزیده‌ای از داستان:
پاهای نوآ از کنار نیمکت آویزان شده و به زمین نمی‌رسد، اما سرش همیشه توی فضاست. چون هنوز آنقدر عمر نکرده که اجازه بدهد کسی فکرش را روی زمین نگه دارد. بابابزرگش کنارش است و البته به طور حیرت‌انگیزی پیر شده، آنقدر پیر که آدم‌ها دست از سرش برداشته‌اند و دیگر به او نق نمی‌زنند که باید مثل یک آدم‌بزرگ رفتار کند. آنقدر پیر که دیگر برای بزرگ‌شدن دیر است. بودن در این سن بدک هم نیست.
نیمکت توی یک میدان قرار گرفته است. نوآ که تازه بیدار شده در سپیده‌دمِ ورای میدان به سنگینی پلک می‌زند. نمی‌خواهد جلوی بابابزرگ اقرار کند که نمی‌داند کجا هستند، چون این بازی همیشگی آن‌هاست؛ نوآ چشم‌هایش را می‌بندد و بابابزرگ او را به جایی می‌برد که پیش از آن هیچ‌وقت نبوده‌اند.»


کتاب‌:
سفرنامه‌ی حاجی مهندس
(سفرنامه‌ی فرش)
مؤلف: علی حصوری
موضوع: سفرنامه

انتشارات: نشر چشمه


سفرنامه‌ی فرش» به سفرنامه‌های متعارف شباهتی ندارد و صرفاً به دلیل این‌که اطلاعات گردآمده در آن با سفرهای متعدد نویسنده به دست آمده است، عنوان سفرنامه را بر آن نهاده‌اند. علی حصوری طی حدود ده سال به گوشه و کنار ایران سفر کرده و در مورد فرش (طرح‌ها، ابزار، فنون و گاه ریشه‌های تاریخی فرش‌) اطلاعات قابل توجهی به دست آورده است که در این کتاب به آن‌ها اشاره می‌کند. کتاب حاوی سرفصل‌هایی است با نام مناطق مختلف کشور که در هر یک، به بافت فرش در آن منطقه پرداخته می‌شود.

گزیده‌ای از متن کتاب:
در قالی اصیل سیستان نشانه‌هایی از تاریخ و فرهنگ کهن سیستانیان بازمانده است. از جمله بر بافته‌ای از ایشان، گوزن شاخ‌پهن دیده می‌شد که بومی شمال آسیا و اروپا است و تا قفقاز زندگی می‌کرده، اما در شرق دریای مازندران دیده نشده است. به همین دلیل نشانه‌های آن در فرش‌های قشقائیان هم به ندرت دیده می‌شود، قشقائیان هم سکائی و قوم‌وخویش سیستانیان‌اند. این نشان می‌دهد که سیستانیان از سکاهای شمال‌غرب ایران هستند.»


کتاب‌:
خداحافظ گاری کوپر

نویسنده: رومن گاری
مترجم: سروش حبیبی
موضوع: داستان‌ خارجی (فرانسوی)
انتشارات: نیلوفر


با وجود این‌که این رمان، در دسته‌بندی طنز قرار ندارد، اما طنز منتقدانه و تأمل‌برانگیز، یکی از اجزاء اصلی آن است.  گویی پیرمردی بذله‌گو، که از قضا چندان هم مبادی آداب نیست، روبروی شما نشسته، داستان را به شیرینی و شوخ‌طبعی روایت کرده و مدام با اظهارنظرهایش شما را غافلگیر می‌کند. ترجمه‌ی اثر نیز روان و شیوا بوده و در مجموع اثری خواندنی و گیراست.

گزیده‌ای از داستان:
-ارنست، پرستار به من گفت تو رفتنی هستی، هر لحظه ممکنه فلنگ رو ببندی. خودت خبر داری؟ حتماً حقیقت رو بت نمی‌گن. حتماً نرم‌نرمک خیالت رو راحت می‌کنن. هان؟
- آره دیگه، اینها نمیفهمن، از حال ما هیچ خبر ندارن. خیال می‌کنن ما هم مثل خودشونیم. خیال می‌کنن ما به دنیاشون چسبیدیم.
-ارنست کفشهات رو به من می‌دی؟ درست اندازۀ پای منن. به درد خودت که دیگه نمی‌خورن.
-خیلی‌خوب، مال تو. مارکش را نگاه کن. هولشتگ Holteg است. از آن کفش‌های عالی است.
-ممنون. حالا بگو ببینم، چه حالی داری که بالاخره می‌تونی غزل خداحافظی را بخونی؟
-عالی است لنی. خودت یه روزی مزه‌اش رو می‌چشی. اما عجله نکن. خوبیش به اونه که خودت نخواسته سراغت بیاد. غافلگیرت که بکنه مزه‌اش بیشتره.»


کتاب‌:
چهرۀ مرد هنرمند در جوانی

نویسنده: جیمز جویس
مترجم: منوچهر بدیعی
موضوع: داستان‌ خارجی (ایرلندی)
انتشارات: نیلوفر


داستان این کتاب از کودکی تا جوانی پسری ایرلندی به نام استیون ددالوس» را روایت می‌کند. مترجم پشت جلد کتاب توضیح می‌دهد که این کتاب .درواقع زندگینامۀ خودنوشت جویس است از دوسالگی تا حدود بیست سالگی.».
اگر کل کتاب را به دو بخش ذهنی و وقایع بیرونی تقسیم کنیم، بیشترین بخش از کتاب ذهنی است، به این معنا که بیش از ماجراها و گفت‌وگوهایی که داستان را پیش می‌برند، با افکار و ذهنیات قهرمان داستان و درمجموع با دنیای درون او روبرو هستیم و آن‌چه می‌خوانیم، قضاوت‌ها، توصیف‌ها و احساسات او در مورد چیزهایی است که می‌بیند و می‌شنود.

گزیده‌ای از کتاب:
با حرکتی عصبی از روی تخته‌سنگ بالا پرید چون دیگر نمی‌توانست شعله‌ای را که در خونش بود خاموش کند. احساس کرد که گونه‌هایش گر گرفته است و حنجره‌اش از ترانه در تپش است. در پاهایش چنان هوس سیر و سفری بود که از شوق عزیمت به انتهای کرۀ زمین می‌سوخت. گویی دلش فریاد برداشته بود که به پیش! به پیش! شامگاه بر فراز دریا تیره‌تر می‌شد، شب به دشت‌ها فرامی‌رسید، سپیدۀ صبح پیش پای مسافر را روشن می‌کرد و کشتزارها و تپه‌ها و چهره‌های بیگانه را به او نشان می‌داد. کجا؟
به سمت شمال، به سوی هاوث نگاه انداخت.»


کتاب‌:
اولین سفر من به چین

مؤلف: فاطمه مرادی
موضوع: راهنمای گردشگری

انتشارات: پازینه


خانم مرادی، در این کتاب مکان‌های معروف چین را معرفی ‌می‌کند، بهترین زمان بازدید از آن‌ها را پیشنهاد می‌دهد و حتی مسیرهای دسترسی به مکان مورد نظر را با جزئیات شرح می‌دهد. به علاوه، این کتاب تصاویری رنگی، زیبا و چشم‌نواز دارد که نقطه قوت کتاب محسوب می‌شود. اما نقطه ضعفی هم در این کتاب دیده می‌شود و آن این‌که به طور جدی نیاز به ویراستاری دارد!
اگر قصد سفر به چین را داشته باشید، با خواندن این کتاب راهنما می‌توانید از پیش برای تک‌تک روزهای سفرتان برنامه‌ریزی کنید؛ مسیرهای حرکت، وسیله نقلیه، رستوران‌ها و حتی مراکز خریدتان را هم انتخاب کنید!

گزیده‌ای از متن:
رودخانه‌ی هانگپو تنها رودخانه‌ی مادر شانگهای نیست، بلکه نماد شانگهای نیز به حساب می‌آید. در هر دو سمت رودخانه می‌توانید مجموعه‌ای از بهترین مناظر شگفت‌انگیز را ببینید که تجلی از شانگهای قدیم و جدید است. گشت تفریحی برروی رودخانه، عضو جدانشدنی از تور شانگهای است. با گذر با کشتی کروز بر روی رودخانه شما از پل‌های یانگپو، نانگپو و برج مخابراتی شانگهای از هر دو سمت دیدن می‌کنید. بهترین زمان برای این گردش بعد از غروب خورشید است که لامپ‌های نئون روشن شده و رودخانه جلوه‌نمایی می‌کند.


کتاب‌:
هر دو در نهایت می‌میرند

نویسنده: آدام سیلورا
مترجمان: میلاد بابانژاد، الهه مرادی
موضوع: داستان‌ خارجی (آمریکایی)
انتشارات: نشر نون


داستان حاضر در دنیایی روایت می‌شود که تماس قاصد مرگ» شهروندان را از آخرین روز زندگی‌شان مطلع می‌کند. در این داستان، دقایقی با شخصیت‌های مؤثر در پیش‌برد داستان همراه می‌شویم؛ اما قهرمان اصلی داستان دو نوجوان 17 و ساله با دو شخصیت کاملاً متفاوت و گاه متضاد هستند که از طریق برنامه‌ی آخرین دوست» با یکدیگر آشنا شده‌اند و آخرین روز خود را در کنار هم می‌گذرانند.

گزیده‌ای از داستان:
. می‌تونی یه عکس همین‌جوری که این‌جا نشستم، ازم بگیری؟ ممکنه این آخرین پست اینستام باشه، می‌خوام همه من رو زنده ببینن.»
متیو دوباره، لبخندی زد، انگار او بود که برای عکاسی ژست گرفته است.
بلند شد و دوربین گوشی را سمت من گرفت.
ژست نگرفتم، همین جور پشت به دیوار، نشستم، همان‌جایی که آخرین دوستم را قانع کردم به ماجراجویی‌اش با من ادامه دهد و همان‌جایی که او ایدۀ اضافه کردنِ کمی زندگی را به پروفایل اینستاگرامم به من داده بود. حتی لبخند هم نزدم. هیچ‌وقت، اهل لبخند زدن و نیش باز نبودم، الآن هم نمی‌خواستم این‌گونه شوم. نمی‌خواهم آن‌ها من را به شکل یک غریبه ببینند.
متیو گفت: گرفتم».


کتاب‌:
دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل‌وهشتم (نه داستان)

نویسنده: جی.دی. سلینجر
مترجم: احمد گلشیری
موضوع: مجموعه داستان‌ خارجی (آمریکایی)
انتشارات: ققنوس


این کتاب مجموعه‌ای است از نه داستان کوتاه، که به همین سبب به نام نه داستان» نیز شناخته می‌شود. شیوه روایت در برخی از داستان‌ها به صورت اول‌شخص و در برخی به صورت دانای کل است؛ اما وجه اشتراک همۀ داستان‌ها، توجه به جزئیات بسیار ظریف و روزمره در رفتار و گفتار شخصیت‌ها است.
سلینجر در این داستان‌ها، صحنه‌هایی چنان ملموس و نزدیک به واقعیت ساخته است که خواننده، نه حس خواندن کتاب که حس تماشای صحنه‌ای زنده را دارد. ناگفته نماند که ترجمه‌ی روان و معادل‌سازی‌های آقای گلشیری نیز به جذابیت متن‌ها افزوده است.

گزیده‌ای از داستان پیش از جنگ با اسکیموها»:
. من؟ اُهایو بودم.»
ببینم، دانشکده می‌رفتین؟»
خیر، اون‌جا رو که ول کردم.»
آهان، تو ارتش بودین؟»
خیر.» و با همان دستی که سیگار را گرفته بود روی طرف چپ سینه‌اش زد و گفت: صاحب‌مرده.»
جینی گفت: قلب‌تونو می‌گین؟ چه‌شه؟»
خودم هم نمی دونم چه مرگ‌شه. بچه که بودم رماتیسم داشتم. درد صاحب‌مرده‌ش منو.»
خیال ندارین سیگارو کنار بذارین؟ یعنی می‌گم خیال ندارین دیگه سیگار نکشین؟ دکترها می‌گن.»
او گفت: ول‌کن بابا، این‌ها ازین چرندیات خیلی می‌گن.»
جینی دنبال حرف را رها کرد و آرام پرسید: تو اُهایو چه کار می‌کردین؟»
.


کتاب:
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود

شاعر: محمدعلی بهمنی
موضوع: شعر (غزل)
انتشارات: دارینوش


این مجموعه، شامل 72 غزل و 4 مثنوی است. عشق» و طبیعت» بیشترین عناصر به کار رفته در این اشعار هستند و با قلم گیرای شاعر، حال و هوای مخاطب را دگرگون می‌کنند.

غزل شماره 47

شاعر! مبارکت‌ باد ناگاه روشنایی
شادا که بار دیگر از عشق می‌سرایی

می‌بینمت که مشتاق، تن داده‌ای به این درد
بی‌منتِ طبیبی، بی‌حاجتِ دوایی

این‌گونه دوست دارم دنبال دوست گشتن
نه هیچ جایگاهی، نه هیچ جای پایی

من لحظه لحظه خود را گم کرده‌ام در این راه
آیینه‌ام کجایی؟ آیینه‌ام کجایی؟

شعرم همیشه در خود حرفی نگفته دارد
زیرا که تا همیشه تو در نگفته‌هایی

دیوانگی‌ست آری، اما چه می‌توان خواست
-جز ماجراپسندی وقتی تو ماجرایی

یک بار دیگر ای عشق! مشت مرا گره کن
تا در قفس بخوانم: یا مرگ یا رهایی»


کتاب:
بلیت یک‌طرفه به مالدیو

نویسنده: مهسا علّیون
موضوع: مجموعه داستان ایرانی
انتشارات: قو


این مجموعه داستان در سال 97 منتشر شده و شامل شش داستان کوتاه است. داستان‌ها ساده و روان و به شیوه‌ی اول شخص روایت می‌شوند و روایت‌هایی کوتاه و دقیق از زندگی نی هستند که به نحوی با سفر یا مهاجرت به کشوری دیگر ارتباط دارند. همچنین در تمام داستان‌ها مرز بین گذشته و حال برداشته شده و اتفاقات و گفت‌وگوهای این دو زمان به شکلی هوشمندانه در هم آمیخته شده‌اند.
علی‌رغم یکنواخت بودن لحن راوی در تمام داستان‌ها، در مجموع کتابی است که ارزش خواندن دارد.

گزیده‌ای از داستان هنوز زمستان است»:
- مگه نگفتم همۀ چیزای فی رو دربیار. اون چیه توی سرت؟
تسمه را از دور سرم باز می‌کند و انگشت‌هایش را لابه‌لای موهایم می‌لغزاند.
- چیزی ندارم. همۀ چیزای فی رو درآوردم.
موهایم لای انگشت‌های عجول خانم متصدی پیچ می‌خورد.
- حتماً یه چیزی هست. سمت چپ سرت. دستگاه که بیخودی بوق نمی‌زنه.
انگشت‌هایش مثل سگ‌های زنده‌یاب، از زیر آوار موهایم یک گُل‌سر کوچک را بیرون می‌کشند.
- ایناهاش، پیداش کردم.
و گُل‌سر کوچک فی قرمز را جلوی چشم‌هایم می‌گیرد. تنها بازماندۀ بسته گُل‌سرهایی است که شاهین بیست سال پیش سوغاتی آورده بود. پنج تا گُل‌سر کوچک رنگی بودند توی یک جعبۀ چوبی قشنگ.»


کتاب‌:
پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

نویسنده: کترینا اینگلمن سوندبرگ
مترجم: کیهان بهمنی
موضوع: داستان‌ خارجی (سوئدی)
انتشارات: آموت


این کتاب در سال 2012 منتشر شده و به سبک دانای کل روایت می‌شود. مارتای هفتاد و نه ساله شخصیت محوری داستان است که همراه با چهار دوست سالمند خود به دلیل نیتی از شرایط خانه سالمندان، اقدام به فرار نموده و در پی آن باند بازنشسته‌ها» را تشکیل می‌دهند. مطالعه این داستان به دلیل موقعیت‌های طنزی که این پنج سالمند به وجود می‌آورند، زنگ تفریحی می‌سازد که بی‌شباهت به تماشای یک فیلم کمدی نیست!

گزیده‌ای از متن داستان:
. دستش به شیشه‌ی قرص‌های قرمز خورد و شیشه روی زمین افتاد. قرص‌ها کف حمام پخش شدند و مانند نقاط سرخ خشمگین اطراف پاهایش را پر کردند. مارتا دلش نمی‌خواست آن‌ها را جمع کند. خندید و بعد با پا قرص‌ها را توی چاهک ریخت.
سپس چند نوع قرص دیگرش را هم دور ریخت و چند روزی نگذشت که احساس کرد خیلی سرحال‌تر شده است. دوباره مشغول بافتنی شد و چون همیشه عاشق کتاب‌های جنایی بود، سراغ دسته کتاب‌هایی رفت که روی میز کنار تختش بود. و این‌طوری بود که بار دیگر روح سرکش مارتا به وجودش برگشت.»


کتاب‌:
پیرزن دوباره شانس می‌آورد

نویسنده: کترینا اینگلمن سوندبرگ
مترجم: کیهان بهمنی
موضوع: داستان‌ خارجی (سوئدی)
انتشارات: آموت


اینگلمن دو سال بعد از انتشار پیرزنی که تمام قوانین را زیرپا گذاشت»، این کتاب را منتشر کرد. هر دو این کتاب‌ها بیشتر جنبه‌ی سرگرم‌کنندگی دارند اما نگاه منتقدانه‌ای که اینگلمن به جامعه دارد نیز قابل تأمل‌ است. در این کتاب شخصیت‌های داستان همان شخصیت‌های قبلی هستند که ماجراهایی بسیار متنوع‌تر، پرفراز و نشیب‌تر و جذاب‌تر می‌سازند.

گزیده‌ای از داستان:
آناگرتا به اعتراض گفت: ولی نفهمیدی چی شد؟ اون‌ها اعضای باند موتورسوارهان.»
آره، برای همین هم بود که دعوت‌شون کردم بیان تو. اون‌ها همسایه‌ی ما هستن و بنابراین باید رابطه‌مون باهاشون خوب باشه. آدم همیشه باید رابطه‌ی خوبی با همسایه‌هاش داشته باشه.»
شن‌کش زیر لب گفت: تو باید دیوونه شده باشی.»
اگه گردن‌مون رو گرفته بودن و خفه‌مون کرده بودن چی؟»
مارتا گفت: کی می‌دونه، شاید یه روزی به کارمون اومدن.» و بوی ماجراجویی فضای اطاق را پر کرد.


کتاب:
فکر کنم باران دیشب مرا شسته امروز تو»ام

شاعر: کامران رسول‌زاده
موضوع: شعر (سپید)
انتشارات: مروارید


این کتاب که در سال 90 منتشر شد، مجموعه‌ای است از 291 شعر سپید با مضامینی به غایت عاشقانه! اشعاری کوتاه اما عمیق و دلنشین، لبریز از عشق، باران، دلتنگی.


شعر شماره 69»
فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می‌پیچد
از چشمم
اشک می‌آید.


شعر شماره 1»
این اواخر به من فکر می‌کنی
و دلت برایم تنگ می‌شود!
کاش زنده بودم و
این روزها را
می‌دیدم.



کتاب:
فکر کنم باران دیشب مرا شسته امروز تو»ام

شاعر: کامران رسول‌زاده
موضوع: شعر (سپید)
انتشارات: مروارید


این کتاب که در سال 90 منتشر شد، مجموعه‌ای است از 291 شعر سپید با مضامینی به غایت عاشقانه! اشعاری کوتاه اما عمیق و دلنشین، لبریز از عشق، باران، دلتنگی.


شعر شماره 69»
فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می‌پیچد
از چشمم
اشک می‌آید.


شعر شماره 1»
این اواخر به من فکر می‌کنی
و دلت برایم تنگ می‌شود!
کاش زنده بودم و
این روزها را
می‌دیدم.



کتاب:
976 روز در پس‌کوچه‌های اروپا

نویسنده: محمد دلاوری
موضوع: خاطره
انتشارات: قدیانی


این کتاب حاوی شش بخش بوده و مجموعه‌ای است از خاطرات شخصی و شغلی محمد دلاوری، خبرنگار صدا و سیما که طی نزدیک به سه سال اقامت در کشور بلژیک و سفر به کشورهای اروپایی، جمع‌آوری کرده است. این کتاب از جهت دادن اطلاعات مستند و ارزشمند تاریخی، ی و فرهنگی ارزش چندانی ندارد اما نشستن پای صحبت‌های فردی شوخ‌طبع که دنیایی متفاوت از آن‌چه در آن زندگی می‌کنیم را تجربه کرده است، خالی از لطف نبوده و ارزش یک‌بار خواندن را دارد.

گزیده‌ای از متن کتاب:
مثل ما که آخر هفته می‌رویم شمال، بلژیکی‌ها می‌روند غرب، در ساحل "اقیانوس آتلانتیک". از قضای روزگار در پایان مهر که سرما در بلژیک آغاز می‌شود، خداوند یکشنبه‌ای آفتابی نصیب کرد که کاسه و کوزه را جمع کنیم و راهی کنار اقیانوس شویم. از بروکسل تا لب‌آب یک ساعت‌ونیم راه است؛ چیزی در حدود رفتن از شرق تهران به کرج.
بلژیک آن‌قدر کوچک است که اگر حواست نباشد یک‌باره می‌بینی رسیده‌ای به فرانسه یا هلند یا آلمان! مساحت بلژیک اندازه‌ی استان لرستان است، مرز درست و حسابی هم ندارند که، یک تابلوی آبی‌رنگ کوچک 50سانتی در پایان هر کشوری وجود دارد که نشان می‌دهد این کشور تمام شد و شما رفتید داخل کشور بعدی!»


کتاب‌:
مامان و معنی زندگی

نویسنده: اروین د.یالوم
مترجم: سپیده حبیب
موضوع: داستان‌های روان‌درمانی (آمریکایی)

انتشارات: قطره


این کتاب شامل شش داستان با موضوع روان‌درمانی است. چهار داستان اول، برگرفته از تجربیات نویسنده است و دو داستان آخر غیرواقعی هستند. محوریت داستان‌های این کتاب هم مانند بیشتر نوشته‌های یالوم، مرگ و سوگواری» است و یافته‌های ارزشمند نویسنده را در زمینه‌ی بازگرداندن بیماران خود به زندگی، منعکس می‌کند.

گزیده‌ای از داستان همنشینی با پائولا»:
یک‌بار دیگر مرا در موقعیتی قرار داده بود که باید میان اعتقادات نیرومند او و اعتقادات نیرومند خودم یکی را انتخاب می‌کردم. بیش از هر چیز، نمی‌خواستم گمان کند دارم طردش می‌کنم. با وجود این چطور می‌توانستم در کنارش بمانم؟
گیر افتاده بودم. بالاخره بعد از این همه سال، پائولا درخواست صریحی از من کرده بود. فقط یک راه برای پاسخ وجود داشت: او را فردی بسیار پریشان فرض کنم و درمانش کنم. درمان» به مفهوم نادرست و کاذبش، به مفهوم رام و مهار کردن». این چیزی بود که همیشه در مورد پائولا -و در مورد هر کس دیگری- از آن اجتناب می‌کردم، چون مهار» یک فرد، به معنی ارتباط برقرار کردن با او مانند یک شیء است و بنابراین، نقطه‌ی مقابلِ بودن در کنار اوست.


کتاب:
مردی که نرفته است برمی‌گردد

شعر: سیدمهدی
عکس: محمدصادق یارحمیدی
موضوع: مجموعه شعر و عکس
انتشارات: شمشاد


این کتاب در سال 91 منتشر گردیده و حاوی عکس‌هایی سیاه و سفید و اشعاری در قالب رباعی است. تمامی شعرها درون‌مایه‌ای اندوهناک و یأس‌آلود دارند و از این جهت با تصاویر سیاه و سفید موجود، متناسب هستند.

گزیده‌ای از اشعار:

   خوابی‌ست که بین لرز و تب می‌آید
   جانی‌ست که از صبر به لب می‌آید
   بیهوده خروس لعنتی می‌خواند
   شب می‌رود و دوباره شب می‌آید


کتاب:
باران برای تو می‌بارد

شاعر: یغما گلرویی
موضوع: شعر (سپید)
انتشارات: نگاه


این مجموعه دربرگیرنده بیش از 100 قطعه شعر سپید است که در سال 88 منتشر شده. اغلب قطعات، شعرهایی بلند و دلنشین هستند که هر یک گوشه‌ای از داستانی عاشقانه را روایت می‌کنند. شاعر در مقدمه کتاب چنین آورده است: این شعرها مربوط به دوره‌ای از زنده‌گی منند که در آن، همه چیز ساده‌تر بود و خلاصه‌تر. جهان، به کوتاهی یک خیابان بود و دیدن یا ندیدن نگاهی آشنا، خوشی یا ناخوشی هر روز را مشخص می‌کرد.»

نه.»

با نه‌ای که به من گفتی
به خانه برمی‌گردم
و تهران
یک‌باره
لندن می‌شود.

گله‌های خاکستری ابر
آبی آسمان را
چرا می‌کنند
و من در شگفت می‌مانم
از عابران دور و برم
در پیراهن‌های آستین کوتاه
و عینک‌های آفتابی.

دیوارهای شهر
از آگهی‌های ترحیم پوشیده می‌شوند،
کلاغ‌ها قار می‌کشند،
سال،
کبیسه می‌شود
و من هم‌چنان
رابینسون کروزویی هستم
در جزیره‌ی متروک جهان
که شعرهایم را
در بطری‌های خالی به اقیانوس می‌اندازم
با آن امید که موج‌هایش
راه خانه‌ی تو را بلد باشند.

نه‌ی از تو شنیده را
مثل مدالی به سینه می‌آویزم
و چون قهرمانی
که شکست را می‌پذیرد
به دیگران می‌گویم:
-من شانسم را امتحان کرده‌ام.»

آخرین جستجو ها

(Behnia Sadeghi (Genetics کسب درآمد از اینترنت | همکاری در فروش شارژ پــــــرتـــــــــــو سُخن اگزاست فن تهویه-مهتاب گستر volcuneten imytanen rewastori pinkcodeshop Alice's receptions Design City